مورینیو نگذاشت یک بچه لوس بشوم!
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۳۱۹۵
به گزارش "ورزش سه"، این هافبک 27 ساله از سال 2002 فوتبال خود را در منچستریونایتد شروع کرد و تاکنون در همه تیم های پایه برای شیاطین سرخ توپ زده است. پس از ورود به تیم اصلی در سال 2017، این ستاره اسکاتلندی تاکنون 25 گل در 233 بازی برای یونایتد به ثمر رسانده است.
مک تامینی در صحبت با جیک هامفری در پادکست او، درباره زندگی حرفه ای اش تحت نظر مورینیو صحبت کرد و گفت که این مربی چقدر برای او در منچستریونایتد تاثیرگذار بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مورینیو که روز سهشنبه از باشگاه رم اخراج شد، بین سالهای 2016 تا 2018 سرمربی مک تامینی در اولدترافورد بود. آن زمان، با غیبت چندین ستاره به دلیل فیفادی، مک تامینی این فرصت را داشت که در یک جلسه تیم اصلی خود را به مورینیو ثابت کند. او در این باره گفت: "زمانی که برای اولین بار به تمرینات تیم اصلی رفتم، شاید در شروع فصل 2017، قرار بود با ژوزه تمرین کنم و بیشتر اعضای تیم در فیفادی با تیم های ملیشان بودند.
من در این جلسه کمی عصبی بودم و صدایم را بلند کردم. می دانستم که زیر نظر قرار دارم و حتی با سختگیری قضاوت می شوم. کار اشتباهی کردم. من با برخی از بازیکنان مسنتر - [مایکل] کریک و [اشلی] یانگ بحث کردم و گفتم وقتی شما همه تصمیمها را میگیرید، جای تعجب نیست که ما شانسی نداریم.
مورینیو با من صحبت کرد و گفت باید با آنها کنار بیاییم و نگذارم که احساس کنند من یک بچه لوس هستم. او همچنین گفت که خودم را زیاد دست بالا نگیرم چون هنوز به جایی نرسیده ام. من خیلی ناراحت شدم چون فکر می کردم دیگر هرگز مرا به تیم اصلی دعوت نمی کند. چند ماه بعد مربی بدنسازی به من گفت ژوزه داشت تو را آزمایش می کرد و نظرش به تو مثبت است. شنیدن [کلمات مثبت] خوب بود و اینکه او سعی داشت واقعا ما را آزمایش کند و ببیند چطور پیش می رویم."
مک تامینی با پنج گلی که در این فصل به ثمر رسانده، به عنوان یک بازیکن مهم در تیم اصلی تحت هدایت اریک تن هاخ، سرمربی فعلی منچستریونایتد، که در ابتدا قصد داشت این هافبک را تابستان گذشته بفروشد، در نظر گرفته می شود.
مک تامینی با تاکید بر اینکه مورینیو تاثیر زیادی در حرفه او گذاشته است، گفت: "شما نمی توانید بی دلیل بلند پروازی کنید، زیرا شرایط سر شما را به سنگ خواهند زد. خوش شانس بودم که او [ژوزه] آمد و به من فرصت داد.
من بسیار مدیون او هستم و خانواده ام او را دوست دارند. وقتی میخواستم اسکاتلند را به جای انگلیس برای بازی انتخاب کنم، چون همیشه میخواستم برای پدربزرگم برای اسکاتلند بازی کنم، خوزه گفت با قلبت به تیم ملیای که می خواهی برو و من همیشه برای هر تصمیمی که بخواهی در مورد آن صحبت کنی کنارت هستم.
وقتی داشت می رفت، وارد دفترش شدم. حالم گرفته بود. برایم سخت بود، برایم فردی ارزشمند بود و با رفتنش احساس می کردم رویاهایم بر باد می روند.
من فقط گفتم خیلی ممنون از فرصتی که برای من قائل شدی و اسطوره زندگی واقعی برایم بودی و برای فعالیتهای بعدی برایش آرزوی موفقیت کردم. ما از آن زمان تا به حال با هم در تماس بوده ایم. من خیلی از او سپاسگزارم. قدرت و خودباوری: او اینها را به من القا کرد."
منبع: ورزش 3
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۳۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه یافت.
در سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور در سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید.
در سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
در سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفتهاست او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین دانشور هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد